تحقیقات در پرونده ناپدید شدن نوجوان ۱۳ ساله در پایتخت به بازداشت مردی ۴۰ ساله و اعتراف او به جنایت، منجر شد.
چند روز قبل خانواده یک دختر نوجوان قدم در اداره پلیس گذاشتند و خبر از ناپدید شدن دخترشان دادند. پدر این دختر گفت: دخترم شیدا ۱۳ ساله بود که چند روز قبل برای رفتن به کلاس، از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. ما همه جا را به دنبال شیدا گشتیم، اما اثری از او به دست نیاورده ایم.
با این شکایت، تحقیقات ماموران اداره چهارم پلیس آگاهی تهران زیر نظر دادیار شعبه اول دادسرای جنایی تهران شروع شد تا راز ناپدید شدن دختر نوجوان، فاش شود. بررسیها ادامه داشت تا اینکه پیامک عجیبی به خانواده شیدا از خط او ارسال شود. پیامک با این مضمون بود که «من برای رسیدن به عشق زندگی ام از خانه میروم، اما بدانید شما خانواده من هستید و تا ابد دوستتان دارم.»
خانواده شیدا، اما بیشتر مشکوک شدند و احتمال دادند که بلایی بر سر دختر نوجوانشان آمده است. از سوی دیگر بررسیها نشان داد که پولی به حساب شیدا از سوی مردی ۴۰ ساله واریز شده است. این مرد دستگیر شد، اما ادعا کرد که شیدا را نمیشناسد و پول را اشتباهی به حساب وی واریز کرده است. اما مشخص بود که مرد جوان دروغ میگوید. او اسرار ناپدید شدن شیدا را پنهان کرده بود تا اینکه سرانجام در بازجویی اعتراف کرد که شیدا را به قتل رسانده است.
او گفت: یک شب به همراه خانواده ام بودم که به صورت اتفاقی شیدا را دیدم. ۴ زن در حال کتک زدن او بودند که من به سمت آنها رفتم و شیدا را از دستش نجات دادم. او میگفت از خانه فرار کرده و میخواسته نزد پسر موردعلاقه اش در رستوران برود، اما او در محل کارش نبود وهرچه گشته بود نتوانست پیدایش کند. من آن شب شیدا را به خانه ام بردند، اما با اعتراض خانواده ام مواجه شدم. آنها گفتند که دختر نوجوان را تحویل پلیس بدهم تا نزد خانواده اش برگردد.
وی ادامه داد: بعد از چند ساعت دخترنوجوان از خانه مان فرارکرد و رفت سر کوچه. من هم دنبالش رفتم و، چون دلم به حالش سوخته بود، پولی به حسابش واریز کردم. بعد او را سوار موتورم کردم تا تحویل خانواده اش بدهم. در بین راه، اما وسوسههای شیطانی به سراغم آمد. مسیر را عوض کردم و رفتم سمت بیابانهای رودهن. با من درگیر شد و اعتراض کرد که چرا به سمت رودهن حرکت کرده ام. با هم گلاویز شدیم که او فحاشی کرد. من هم با چوب دستی که روی موتور بود چند ضربه به سرش زدم که بیهوش شد. سپس جسد را در درهای در همان حوالی انداختم.
این مرد پس از اقرار به جنایت، با قرار قانونی روانه بازداشتگاه اداره دهم پلیس آگاهی تهران شد و ماموران راهی رودهن شدند تا جسد دختر نوجوان را پیدا کنند.